اطلاعات کلی درباره چین/عسل گشت


 چین 

چین (به چینی: 中国؛ پینیین: Zhōngguó)، با نام رسمی جمهوری خلق چین (PRC)، کشوری در شرق آسیا است. این کشور با بیش از 1.4 میلیارد نفر جمعیت، دومین کشور پرجمعیت جهان است. چین معادل پنج منطقه زمانی را در بر می گیرد و با چهارده کشور از طریق زمین هم مرز است،  که با روسیه به عنوان دارای بیشترین کشور در جهان گره خورده است. این کشور با مساحتی نزدیک به 9.6 میلیون کیلومتر مربع (3700000 مایل مربع)، سومین کشور بزرگ جهان از نظر مساحت کل است. مناطق اداری ویژه نیمه خودمختار. پایتخت ملی پکن است و پرجمعیت ترین شهر و بزرگترین مرکز مالی شانگهای است.

منطقه ای که اکنون چین است از دوران پارینه سنگی مسکونی بوده است. اولین ایالت های سلسله چین، مانند شانگ و ژو، قبل از اواخر هزاره دوم قبل از میلاد در حوضه رودخانه زرد پدید آمدند. قرن‌های هشتم تا سوم پیش از میلاد شاهد فروپاشی قدرت ژو و درگیری‌های مهم و همچنین ظهور ادبیات و فلسفه کلاسیک چین بود. در سال 221 قبل از میلاد، چین تحت فرمان یک امپراتور متحد شد و بیش از دو هزار سال در چین توسط یک یا چند سلسله امپراتوری مانند هان، تانگ، مینگ و چینگ اداره می شد. برخی از برجسته ترین دستاوردهای چین مانند اختراع باروت و کاغذ، ایجاد جاده ابریشم و ساخت دیوار بزرگ در این دوره اتفاق افتاد. فرهنگ چینی، از جمله زبان‌ها، سنت‌ها، معماری، فلسفه و غیره، در این دوره امپراتوری به شدت آسیای شرقی را تحت تأثیر قرار داده است.

در سال 1912، سلطنت چین سرنگون شد و جمهوری چین تأسیس شد. جمهوری شاهد درگیری مداوم در بیشتر اواسط قرن بیستم بود، از جمله جنگ داخلی بین دولت کومینتانگ و حزب کمونیست چین (CCP) که در سال 1927 آغاز شد، و همچنین جنگ دوم چین و ژاپن که در سال 1937 آغاز شد و تا سال 1945 ادامه یافت، بنابراین درگیر جنگ جهانی دوم شد. این دومی منجر به توقف موقت جنگ داخلی و جنایات متعدد ژاپنی مانند کشتار نانجینگ شد که همچنان بر روابط چین و ژاپن تأثیر می گذارد. در سال 1949، (CCP) کنترل چین را با فرار کومینتانگ به تایوان برقرار کرد. اوایل حکومت کمونیستی شاهد دو پروژه بزرگ بود: جهش بزرگ به جلو، که منجر به کاهش شدید اقتصادی و قحطی عظیم شد. و انقلاب فرهنگی، جنبشی برای پاکسازی تمام عناصر غیرکمونیستی جامعه چین که به خشونت و آزار و اذیت توده ای منجر شد. از آغاز سال 1978، دولت چین اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد که این کشور را از اقتصاد برنامه ریزی شده دور کرد، اما اصلاحات سیاسی با اعتراضات میدان تیان آن من در سال 1989 متوقف شد که به قتل عام ختم شد. علیرغم این رویداد، اصلاحات اقتصادی به تقویت اقتصاد کشور در دهه های بعد ادامه داد و در عین حال استاندارد زندگی چین را به طور قابل توجهی افزایش داد.

چین یک جمهوری سوسیالیستی واحد تک حزبی به رهبری (CCP)  است. این کشور یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و یکی از اعضای مؤسس چندین سازمان چندجانبه و منطقه ای مانند بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا، صندوق راه ابریشم، بانک توسعه جدید و RCEP است. این کشور همچنین یکی از اعضای بریکس، G20، APEC و اجلاس سران آسیای شرقی است. چین در معیارهای دموکراسی، شفافیت و حقوق بشر از جمله آزادی مطبوعات، آزادی مذهبی و برابری قومی رتبه ضعیفی دارد. چین با تشکیل حدود یک پنجم اقتصاد جهان، بزرگترین اقتصاد جهان از نظر تولید ناخالص داخلی در برابری قدرت خرید، دومین اقتصاد بزرگ از نظر تولید ناخالص داخلی اسمی، و دومین کشور ثروتمند است. این کشور یکی از اقتصادهای بزرگ با سریعترین رشد است و بزرگترین تولید کننده و صادرکننده جهان و همچنین دومین واردکننده بزرگ جهان است. چین یک کشور تسلیحات هسته ای با بزرگترین ارتش دائمی جهان توسط پرسنل نظامی و دومین بودجه دفاعی بزرگ است.

کلمه چین از قرن شانزدهم در انگلیسی استفاده می شود. با این حال، این کلمه ای نبود که توسط خود چینی ها در این دوره استفاده شود. منشأ آن از طریق پرتغالی، مالایی و فارسی به کلمه سانسکریت Cīna که در هند باستان استفاده می شد، ردیابی شده است. "چین" در ترجمه ریچارد ادن در سال 1555 از مجله 1516 کاشف پرتغالی دوارت باربوسا ظاهر می شود. ). سینا اولین بار در کتاب مقدس هندوی اولیه، از جمله مهابهاراتا (قرن 5 قبل از میلاد) و قوانین مانو (قرن دوم قبل از میلاد) استفاده شد. در سال 1655، مارتینو مارتینی پیشنهاد کرد که کلمه چین در نهایت از نام سلسله کین (221-206 قبل از میلاد) گرفته شده است. اگرچه استفاده در منابع هندی مقدم بر این سلسله است، اما این اشتقاق هنوز در منابع مختلف آمده است. بر اساس فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد، منشا کلمه سانسکریت محل بحث است.

پیشنهادهای جایگزین شامل نام یلانگ و ایالت جینگ یا چو است. نام رسمی دولت مدرن «جمهوری خلق چین» است (چینی ساده شده: 中华人民共和国؛ چینی سنتی: 中華人民共和國؛ پینیین: Zhōnghuá Rénmín Gònghéguó). شکل کوتاه‌تر «چین» Zhōngguó (中国؛ 中國) از zhōng («مرکزی») و guó («ایالت»)،[q] است، اصطلاحی که در سلسله ژو غربی با اشاره به حکومت سلطنتی آن توسعه یافت.[r] [s] سپس قبل از استفاده در اسناد رسمی به عنوان مترادف برای ایالت تحت حکومت چینگ، در منطقه اطراف Luoyi (لویانگ امروزی) در طول ژو شرقی و سپس به دشت مرکزی چین اعمال شد. گاهی اوقات نیز به عنوان یک مفهوم فرهنگی برای متمایز کردن مردم هواکسیا از "بربرها" استفاده می شد. نام Zhongguo نیز به عنوان "پادشاهی میانه" در انگلیسی ترجمه شده است. چین (PRC) گاهی اوقات برای تشخیص ROC از PRC به عنوان سرزمین اصلی شناخته می شود

ماقبل تاریخ

چین به عنوان یکی از قدیمی ترین تمدن های جهان در نظر گرفته می شود. شواهد باستان شناسی نشان می دهد که انسان های اولیه 2.25 میلیون سال پیش در این کشور زندگی می کردند. فسیل‌های انسان‌نمای مرد پکنی، هومو ارکتوسی که از آتش استفاده می‌کرد،  در غاری در ژوکودیان در نزدیکی پکن کشف شد. قدمت آنها بین 680000 تا 780000 سال پیش بوده است. دندان های فسیل شده انسان خردمند (متاریخ 125000 تا 80000 سال پیش) در غار فویان در شهرستان دائو، هونان کشف شده است. پیش‌نویس چینی در جیاهو در حدود 6600 قبل از میلاد،  در دامایدی در حدود 6000 قبل از میلاد،  دادیوان از 5800 تا 5400 قبل از میلاد، و Banpo مربوط به هزاره پنجم قبل از میلاد وجود داشت. برخی از محققان پیشنهاد کرده اند که نمادهای جیاهو (هزاره هفتم قبل از میلاد) اولین سیستم نوشتاری چینی را تشکیل می دهند.

حکومت سلسله های اولیه

اطلاعات بیشتر: سه فرمانروا و پنج امپراتور، سلسله شیا، سلسله شانگ، سلسله ژو، دوره بهار و پاییز، و دوره کشورهای متخاصم

Yinxu، ویرانه‌های پایتخت اواخر سلسله شانگ (قرن 14 قبل از میلاد)

طبق سنت چینی، اولین سلسله Xia بود که در حدود 2100 قبل از میلاد ظهور کرد. سلسله شیا آغاز سیستم سیاسی چین مبتنی بر سلطنت های موروثی یا سلسله ها بود که برای یک هزار سال به طول انجامید. سلسله شیا توسط مورخان افسانه‌ای تلقی می‌شد تا اینکه کاوش‌های علمی مکان‌های اولیه عصر برنز را در ارلیتو، هنان در سال 1959 یافت. هنوز مشخص نیست که آیا این مکان‌ها بقایای سلسله شیا هستند یا فرهنگ دیگری از همان دوره. سلسله بعدی شانگ اولین سلسله ای است که توسط سوابق معاصر تایید شده است. شانگ از قرن هفدهم تا یازدهم قبل از میلاد بر دشت رودخانه زرد در شرق چین حکومت می کرد. خط استخوان اوراکل آنها (از حدود 1500 پیش از میلاد) نشان دهنده قدیمی ترین شکل نوشتاری چینی است که تاکنون یافت شده است و جد مستقیم حروف چینی مدرن است.

شانگ توسط ژوها فتح شد که بین قرن های 11 و 5 قبل از میلاد حکومت می کردند، اگرچه اقتدار متمرکز به آرامی توسط جنگ سالاران فئودال از بین رفت. برخی از شاهزادگان در نهایت از ژو ضعیف شده بیرون آمدند، دیگر به طور کامل از پادشاه ژو اطاعت نکردند و در طول دوره 300 ساله بهار و پاییز پیوسته با یکدیگر جنگ کردند. در زمان دوره کشورهای متخاصم قرن 5 تا 3 قبل از میلاد، هفت دولت قدرتمند بزرگ باقی مانده بود.

امپراتوری چین

دوره کشورهای متخاصم در سال 221 قبل از میلاد پس از تسخیر ایالت کین بر شش پادشاهی دیگر، اتحاد مجدد چین و ایجاد نظم غالب خودکامگی پایان یافت. ژنگ پادشاه شین خود را اولین امپراتور سلسله کین معرفی کرد. او اصلاحات قانونی چین را در سرتاسر چین اعمال کرد، به ویژه استانداردسازی اجباری حروف چینی، اندازه‌گیری‌ها، عرض جاده (یعنی طول محورهای گاری)، و واحد پول. خاندان او همچنین قبایل یوئه را در گوانگشی، گوانگدونگ و ویتنام فتح کردند. سلسله کین تنها پانزده سال دوام آورد، و بلافاصله پس از مرگ امپراتور اول سقوط کرد، زیرا سیاست‌های اقتدارگرایانه خشن او منجر به شورش گسترده شد.

پس از یک جنگ داخلی گسترده که طی آن کتابخانه امپراتوری در شیان یانگ به آتش کشیده شد، سلسله هان برای حکومت بر چین بین سال‌های 206 قبل از میلاد تا سال 220 پس از میلاد ظاهر شد و هویتی فرهنگی در بین مردم آن ایجاد کرد که هنوز با نام قومی چینی هان به یاد می‌آید. هان ها قلمرو امپراتوری را به طور قابل توجهی گسترش دادند، با لشکرکشی های نظامی به آسیای مرکزی، مغولستان، کره جنوبی و یوننان، و بازپس گیری گوانگدونگ و شمال ویتنام از نانیوه. مشارکت هان در آسیای مرکزی و سغد به ایجاد مسیر زمینی جاده ابریشم کمک کرد و جایگزین مسیر قبلی بر فراز هیمالیا به هند شد. هان چین به تدریج تبدیل به بزرگترین اقتصاد جهان باستان شد. علیرغم تمرکززدایی اولیه هان و کنار گذاشتن رسمی فلسفه قانون گرایی کین به نفع کنفوسیوسیسم، نهادها و سیاست های قانون گرای کین همچنان توسط دولت هان و جانشینان آن به کار گرفته شدند.

پس از پایان سلسله هان، دوره ای از نزاع به نام سه پادشاهی دنبال شد،  که شخصیت های اصلی آن بعدها در یکی از چهار کلاسیک ادبیات چین جاودانه شدند. در پایان، وی به سرعت توسط سلسله جین سرنگون شد. جین با عروج امپراتوری که از نظر رشد ناتوان بود، به جنگ داخلی افتاد. سپس پنج بربر به عنوان شانزده ایالت به شمال چین حمله کردند و بر آن حکومت کردند. شیان‌بی‌ها آنها را به‌عنوان وی شمالی متحد کردند، که امپراطورش شیائوون سیاست‌های آپارتاید پیشینیان خود را تغییر داد و اتباع خود را به شدت گناهکار کرد و تا حد زیادی آنها را در فرهنگ چینی ادغام کرد. در جنوب، ژنرال لیو یو استعفای جین را به نفع لیو سانگ تضمین کرد. جانشینان مختلف این ایالت ها به عنوان سلسله های شمالی و جنوبی شناخته شدند و سرانجام این دو منطقه توسط سوئی ها در سال 581 دوباره متحد شدند. سوئی ها هان ها را از طریق چین به قدرت بازگرداند، کشاورزی، اقتصاد و سیستم معاینه امپراتوری خود را اصلاح کرد، و ساختمان بزرگ را ساخت. کانال، و حمایت از بودیسم. با این حال، زمانی که سربازی اجباری آنها برای کارهای عمومی و یک جنگ ناموفق در کره شمالی ناآرامی های گسترده ای را برانگیخت، آنها به سرعت سقوط کردند.

تحت سلسله‌های بعدی تانگ و سونگ، اقتصاد، فناوری و فرهنگ چین وارد عصر طلایی شد. سلسله تانگ کنترل مناطق غربی و جاده ابریشم را حفظ کرد،  که بازرگانان را تا بین النهرین و شاخ آفریقا آورد، و پایتخت چانگان را به یک مرکز شهری جهانی تبدیل کرد. با این حال، توسط شورش آن لوشان در قرن هشتم ویران و تضعیف شد. در سال 907، زمانی که فرمانداران نظامی محلی غیرقابل کنترل شدند، تانگ کاملاً متلاشی شد. سلسله سونگ در سال 960 به وضعیت جدایی طلبانه پایان داد و منجر به توازن قوا بین سونگ و خیتان لیائو شد. سونگ اولین دولت در تاریخ جهان بود که پول کاغذی صادر کرد و اولین دولت چین بود که نیروی دریایی دائمی را تأسیس کرد که توسط صنعت کشتی سازی توسعه یافته همراه با تجارت دریایی حمایت می شد.

بین قرن 10 و 11 میلادی، جمعیت چین دو برابر شد و به حدود 100 میلیون نفر رسید که بیشتر به دلیل گسترش کشت برنج در مرکز و جنوب چین و تولید مازاد مواد غذایی فراوان بود. سلسله سونگ همچنین شاهد احیای آیین کنفوسیوس بود، در پاسخ به رشد بودیسم در دوران تانگ،  و شکوفایی فلسفه و هنر، زیرا هنر منظره و چینی به سطوح جدیدی از بلوغ و پیچیدگی رسید. با این حال، ضعف نظامی ارتش سونگ توسط خاندان جورچن جین مشاهده شد. در سال 1127، امپراتور هویزونگ سونگ و پایتخت بیانجینگ در جریان جنگ های جین سونگ دستگیر شدند. بقایای آهنگ به جنوب چین عقب نشینی کرد.


فتح چین توسط مغول ها در سال 1205 با فتح تدریجی شیا غربی توسط چنگیزخان آغاز شد، که او نیز به سرزمین های جین حمله کرد. در سال 1271، کوبلای خان، رهبر مغول، سلسله یوان را تأسیس کرد، که آخرین بازمانده سلسله سونگ را در سال 1279 فتح کرد. قبل از حمله مغول، جمعیت سونگ چین 120 میلیون شهروند بود. این رقم در زمان سرشماری در سال 1300 به 60 میلیون کاهش یافت. دهقانی به نام ژو یوانژانگ شورشی را رهبری کرد که یوان را در سال 1368 سرنگون کرد و سلسله مینگ را به عنوان امپراتور هونگ وو تأسیس کرد. در دوران سلسله مینگ، چین دوران طلایی دیگری را تجربه کرد و یکی از قوی‌ترین نیروی دریایی جهان و یک اقتصاد غنی و مرفه را در میان شکوفایی هنر و فرهنگ توسعه داد. در این دوره بود که دریاسالار ژنگ او سفرهای گنج مینگ را در سراسر اقیانوس هند رهبری کرد و تا شرق آفریقا رسید.

فتح کینگ بر مینگ و گسترش امپراتوری

در سالهای اولیه سلسله مینگ، پایتخت چین از نانجینگ به پکن منتقل شد. با جوانه زدن سرمایه داری، فیلسوفانی مانند وانگ یانگ مینگ بیشتر به نقد و گسترش نئوکنفوسیوسیسم با مفاهیم فردگرایی و برابری چهار شغل پرداختند. قشر رسمی-دانشمند به نیروی حامی صنعت و تجارت در جنبش‌های تحریم مالیاتی تبدیل شدند، که همراه با قحطی و دفاع در برابر تهاجمات ژاپنی به کره (1592-1598) و تهاجمات بعدی جین منجر به خزانه‌داری فرسوده شد. در سال 1644، پکن توسط ائتلافی از شورشیان دهقانی به رهبری لی زیچنگ تسخیر شد. امپراتور چونگژن با سقوط شهر خودکشی کرد. سلسله مانچو چینگ، که سپس با ژنرال سلسله مینگ وو سانگوئی متحد شد، سلسله کوتاه مدت شون لی را سرنگون کرد و متعاقباً کنترل پکن را به دست گرفت، که پایتخت جدید سلسله چینگ شد.

سلسله چینگ که از سال 1644 تا 1912 ادامه داشت، آخرین سلسله امپراتوری چین بود. انتقال مینگ-کینگ (1618-1683) در مجموع 25 میلیون جان خود را از دست داد، اما به نظر می‌رسید که چینگ قدرت امپراتوری چین را احیا کرده و شکوفایی دیگری از هنر را آغاز کرده است. پس از پایان مینگ جنوبی، فتح بیشتر خانات زونگار، مغولستان، تبت و سین کیانگ را به امپراتوری اضافه کرد. در همین حال، رشد جمعیت چین از سر گرفته شد و به زودی شروع به شتاب کرد. عموماً توافق بر این است که جمعیت چین پیشامدرن دو جهش رشد را تجربه کرد، یکی در دوره سانگ شمالی (960-1127)، و دیگری در طول دوره چینگ (حدود 1700-1830). در دوران عالی چینگ، چین احتمالاً تجاری‌ترین کشور جهان بود، و چین امپراتوری دومین انقلاب تجاری را در تاریخ اقتصادی چین در پایان قرن 18 تجربه کرد. از سوی دیگر، خودکامگی متمرکز تا حدی برای سرکوب احساسات ضد چینگ با سیاست ارزش گذاری برای کشاورزی و بازدارندگی تجارت، مانند هایجین در اوایل دوره چینگ و کنترل ایدئولوژیک که توسط تفتیش عقاید ادبی نشان داده شد، تقویت شد، که باعث ایجاد برخی اجتماعی و رکود فناوری

سقوط سلسله چینگ

در اواسط قرن نوزدهم، سلسله چینگ امپریالیسم غربی را در جنگ های تریاک با بریتانیا و فرانسه تجربه کرد. چین مجبور به پرداخت غرامت، باز کردن بنادر معاهده، اجازه فراسرزمینی برای اتباع خارجی، و واگذاری هنگ کنگ به بریتانیا بر اساس معاهده 1842 Nanking، اولین معاهدات نابرابر شد. جنگ اول چین و ژاپن (1894-1895) منجر به از دست دادن نفوذ چین چین در شبه جزیره کره و همچنین واگذاری تایوان به ژاپن شد. سلسله چینگ همچنین شروع به تجربه ناآرامی های داخلی کرد که طی آن ده ها میلیون نفر کشته شدند، به ویژه در شورش نیلوفر سفید، شورش شکست خورده تایپینگ که جنوب چین را در دهه های 1850 و 1860 ویران کرد و شورش دونگان (1862-1877) در شمال غربی. موفقیت اولیه جنبش خود-تقویت کننده در دهه 1860 با یک سری شکست های نظامی در دهه های 1880 و 1890 ناامید شد.

در قرن نوزدهم، دیاسپورای بزرگ چین آغاز شد. درگیری‌ها و فجایع مانند قحطی شمال چین در سال‌های 1876-1879، که در آن بین 9 تا 13 میلیون نفر جان باختند، به خسارات ناشی از مهاجرت افزوده شد. امپراتور گوانگسو در سال 1898 یک طرح اصلاحی برای ایجاد یک سلطنت مشروطه مدرن تهیه کرد، اما این طرح ها توسط ملکه دواگر سیکسی خنثی شد. شورش باکسر ضد خارجی در سال های 1899 تا 1901 باعث تضعیف بیشتر این سلسله شد. اگرچه Cixi از برنامه اصلاحات معروف به اصلاحات اواخر چینگ حمایت کرد، اما انقلاب شینهای 1911-1912 به سلسله چینگ پایان داد و جمهوری چین را تأسیس کرد. پویی، آخرین امپراتور چین، در سال 1912 کناره گیری کرد

تأسیس جمهوری و جنگ جهانی دوم

در 1 ژانویه 1912، جمهوری چین تأسیس شد و سون یات سن از کومینتانگ (KMT یا حزب ملی گرا) به عنوان رئیس جمهور موقت معرفی شد. در 12 فوریه 1912، نایب السلطنه دواگر لونگیو فرمان کناره گیری امپراتوری را از طرف پویی 4 ساله، آخرین امپراتور چین، امضا کرد و به 5000 سال سلطنت در چین پایان داد. در مارس 1912، ریاست جمهوری به یوان شیکای، ژنرال سابق کینگ داده شد که در سال 1915 خود را امپراتور چین اعلام کرد. در مواجهه با محکومیت و مخالفت مردمی از سوی ارتش بی یانگ خود، او مجبور به کناره گیری و برقراری مجدد جمهوری در سال 1916 شد.

پس از مرگ یوان شیکای در سال 1916، چین از نظر سیاسی تکه تکه شد. دولت مستقر در پکن آن در سطح بین المللی به رسمیت شناخته شده بود، اما عملاً ناتوان بود. جنگ سالاران منطقه ای بیشتر قلمرو آن را کنترل می کردند. در اواخر دهه 1920، کومینتانگ به رهبری چیانگ کای‌شک، رئیس وقت آکادمی نظامی جمهوری چین، توانست با یک سری مانورهای نظامی و سیاسی ماهرانه، که در مجموع به عنوان اکسپدیشن شمالی شناخته می‌شوند، کشور را تحت کنترل خود متحد کند. کومینتانگ پایتخت کشور را به نانجینگ منتقل کرد و "قیمت سیاسی" را اجرا کرد، مرحله ای میانی از توسعه سیاسی که در برنامه سان مین سان یات سن برای تبدیل چین به یک دولت دموکراتیک مدرن مشخص شده بود. تقسیم بندی سیاسی در چین، مبارزه چیانگ را با ارتش آزادیبخش خلق (PLA) به رهبری کمونیست ها، که کومینتانگ از سال 1927 در جنگ داخلی چین علیه آن جنگیده بود، دشوار کرد. این جنگ برای کومینتانگ با موفقیت ادامه یافت، به ویژه پس از عقب نشینی PLA در مارس طولانی، تا زمانی که تهاجم ژاپن و حادثه شیان در سال 1936، چیانگ را مجبور به مقابله با امپراتوری ژاپن کرد.

جنگ دوم چین و ژاپن (1937-1945)، صحنه جنگ جهانی دوم، اتحاد ناآرامی بین کومینتانگ و کمونیست ها را وادار کرد. نیروهای ژاپنی جنایات جنگی متعددی را علیه مردم غیرنظامی مرتکب شدند. در مجموع، 20 میلیون غیرنظامی چینی جان باختند. حدود 40000 تا 300000 چینی تنها در شهر نانجینگ در طول اشغال ژاپن قتل عام شدند. در طول جنگ، چین، همراه با بریتانیا، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان «امانت قدرتمندان» نامیده شدند و در اعلامیه سازمان ملل متحد به عنوان «چهار بزرگ» متفقین شناخته شدند. چین همراه با سه قدرت بزرگ دیگر، یکی از چهار متحد اصلی جنگ جهانی دوم بود و بعداً به عنوان یکی از فاتحان اصلی جنگ در نظر گرفته شد. پس از تسلیم ژاپن در سال 1945، تایوان، از جمله پسکادورها، به کنترل چینی ها واگذار شد. با این حال، اعتبار این واگذاری بحث برانگیز است، زیرا آیا حاکمیت تایوان به طور قانونی منتقل شده است و آیا چین یک گیرنده قانونی است یا خیر، به دلیل مسائل پیچیده ای که ناشی از رسیدگی به تسلیم ژاپن است. چین پیروز اما جنگ زده و از نظر مالی تحلیل رفته ظاهر شد. ادامه بی اعتمادی بین کومینتانگ و کمونیست ها منجر به از سرگیری جنگ داخلی شد. قانون اساسی در سال 1947 برقرار شد، اما به دلیل ناآرامی های مداوم، بسیاری از مقررات قانون اساسی ROC هرگز در سرزمین اصلی چین اجرا نشد.

جنگ داخلی و جمهوری خلق

قبل از وجود جمهوری خلق، CCP در نوامبر 1931 در روئیجین، جیانگشی، چندین منطقه از کشور را به‌عنوان جمهوری شوروی چین (جیانگشی شوروی)، کشوری سلف جمهوری خلق چین اعلام کرده بود. شوروی جیانگشی توسط ارتش های KMT در سال 1934 نابود شد و به Yan'an در شانشی منتقل شد، جایی که مارش طولانی در سال 1935 به پایان رسید. جنگ داخلی در سال 1949 به پایان رسید. پس از آن، CCP کنترل بیشتر سرزمین اصلی چین را به دست گرفت و کومینتانگ از ساحل به تایوان عقب‌نشینی کرد و قلمرو خود را تنها به تایوان، هاینان و جزایر اطراف آن کاهش داد.

مراسم تأسیس جمهوری خلق چین در ساعت 15:00 روز 1 اکتبر 1949 برگزار شد.

در 1 اکتبر 1949، رئیس حزب کمونیست چین، مائو تسه تونگ، به طور رسمی تأسیس جمهوری خلق چین را در مراسم تأسیس کشور جدید و رژه نظامی افتتاحیه در میدان تیان آن من، پکن، اعلام کرد. در سال 1950، ارتش آزادیبخش خلق هاینان را از ROC تصرف کرد و تبت را ضمیمه کرد. با این حال، نیروهای باقی مانده کومینتانگ به شورش در غرب چین در سراسر دهه 1950 ادامه دادند.

دولت محبوبیت خود را در میان دهقانان از طریق جنبش اصلاحات ارضی، که شامل اعدام بین 1 تا 2 میلیون زمیندار بود، تثبیت کرد. چین یک سیستم صنعتی مستقل و سلاح های هسته ای خود را توسعه داد. جمعیت چین از 550 میلیون نفر در سال 1950 به 900 میلیون نفر در سال 1974 افزایش یافت. با این حال، جهش بزرگ به جلو، یک پروژه صنعتی‌سازی عظیم ایده‌آلیستی، بین سال‌های 1959 تا 1961 منجر به مرگ 15 تا 55 میلیون نفر شد که عمدتاً از گرسنگی بود. در سال 1964، اولین بمب اتمی چین با موفقیت منفجر شد. در سال 1966، مائو و متحدانش انقلاب فرهنگی را به راه انداختند که جرقه یک دهه اتهامات سیاسی و آشوب اجتماعی را زد که تا زمان مرگ مائو در سال 1976 ادامه یافت. در اکتبر 1971، جمهوری خلق چین جایگزین جمهوری چین در سازمان ملل شد و کرسی آن را به عنوان کرسی در اختیار گرفت. عضو دائم شورای امنیت. این اقدام سازمان ملل همچنین وضعیت سیاسی تایوان و مسئله دو چین را ایجاد کرد.


اصلاحات و تاریخ معاصر

پس از مرگ مائو، باند چهار به سرعت توسط هوآ گوئوفنگ دستگیر شد و مسئول افراط در انقلاب فرهنگی شناخته شد. دنگ شیائوپینگ در سال 1978 قدرت را به دست گرفت و اصلاحات سیاسی و اقتصادی در مقیاس بزرگ را همراه با "هشت پیر"، اعضای ccp که در این دوران نفوذ زیادی داشتند، به اجرا گذاشت. ccp کنترل دولتی را بر زندگی شخصی شهروندان کاهش داد و کمون‌ها به‌تدریج به نفع کار قراردادی با خانواده‌ها منحل شدند. انقلاب فرهنگی نیز مورد سرزنش قرار گرفت و میلیون ها قربانی آن بازسازی شدند. جمع آوری کشاورزی برچیده شد و زمین های کشاورزی خصوصی شد، در حالی که تجارت خارجی به کانون اصلی جدید تبدیل شد که منجر به ایجاد مناطق ویژه اقتصادی (SEZs) شد. شرکت‌های دولتی ناکارآمد (SOE) بازسازی شدند و شرکت‌های زیان‌آور به طور کامل بسته شدند، که منجر به از دست دادن مشاغل گسترده شد. چین قانون اساسی فعلی خود را در 4 دسامبر 1982 تصویب کرد.

در سال 1989، این کشور شاهد تظاهرات بزرگ طرفدار دموکراسی بود که در نهایت منجر به قتل عام میدان تیان‌آن‌من توسط رهبری شد، که محکومیت‌ها و تحریم‌هایی را علیه دولت چین از سوی کشورهای مختلف خارجی به همراه داشت، اگرچه تأثیر آن بر روابط خارجی کوتاه مدت بود. جیانگ زمین، دبیر حزب شانگهای در آن زمان، به جای ژائو زیانگ به عنوان دبیر کلccp انتخاب شد. ژائو به دلیل همدردی با تظاهرات در بازداشت خانگی قرار گرفت. جیانگ بعداً پست ریاست و ریاست کمیسیون نظامی مرکزی را بر عهده گرفت و عملاً رهبر ارشد چین شد. لی پنگ که نقش مهمی در این سرکوب داشت، تا سال 1998 در مقام نخست باقی ماند و پس از آن ژو رونگجی نخست‌وزیر شد. تحت مدیریت آنها، چین اصلاحات اقتصادی را ادامه داد، بسیاری از شرکت های دولتی را تعطیل کرد و به طور گسترده «کاسه برنج آهنی» را کوتاه کرد. مشاغل با امنیت شغلی تضمین شده. در طول حکومت جیانگ، اقتصاد چین هفت برابر شد  و عملکرد آن حدود 150 میلیون دهقان را از فقر بیرون کشید و میانگین نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سالانه 11.2٪ را حفظ کرد.  هنگ کنگ بریتانیا و ماکائو پرتغالی در سال 1997 و 1999 به ترتیب به عنوان مناطق اداری ویژه هنگ کنگ و ماکائو تحت اصل یک کشور، دو سیستم به چین بازگشتند. این کشور در سال 2001 به سازمان تجارت جهانی پیوست.

بین سال های 2002 و 2003، هو جینتائو و ون جیابائو به ترتیب جانشین جیانگ و ژو به عنوان رهبر و نخست وزیر شدند. جیانگ سعی کرد برای مدت طولانی‌تری رئیس CMC باقی بماند، قبل از اینکه این پست را به طور کامل بین سال‌های 2004 و 2005 کنار بگذارد. تحت حکومت هو و ون، چین نرخ بالای رشد اقتصادی خود را حفظ کرد و از بریتانیا، فرانسه، آلمان و ژاپن پیشی گرفت و به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شد. با این حال، این رشد همچنین به شدت بر منابع و محیط زیست کشور تأثیر گذاشت، و باعث جابجایی اجتماعی عمده شد. هو و ون همچنین رویکرد نسبتا محافظه‌کارانه‌تری نسبت به اصلاحات اقتصادی در پیش گرفتند و حمایت از شرکت‌های دولتی را گسترش دادند.

طرح کمربند و جاده و پروژه های مرتبط

شی جین پینگ و لی کچیانگ به ترتیب بین سال های 2012 و 2013 جانشین هو و ون به عنوان رهبر و نخست وزیر شدند. لی کچیانگ بعداً در سال 2023 جانشین لی کیانگ شد. اندکی پس از به قدرت رسیدن، شی یک سرکوب گسترده ضد فساد را آغاز کردکه بیش از 2 میلیون مقام را تا سال 2022 تحت پیگرد قانونی قرار داد. رهبری بسیاری از رهبران مرکزی جدید. گروه هایی برای دور زدن بوروکراسی سنتی، شی قدرت را بیشتر از پیشینیان خود تثبیت کرد. شی همچنین تغییراتی را در اقتصاد چین دنبال کرده است، از شرکت‌های دولتی حمایت می‌کندو ریشه‌کنی فقر شدید را از طریق «کاهش هدفمند فقر» به یک هدف کلیدی تبدیل کرده است. در سال 2013، شی ابتکار کمربند و جاده، یک پروژه جهانی سرمایه گذاری زیرساختی را راه اندازی کرد. شی همچنین در مورد مسائل خارجی و امنیتی موضع قاطع تری اتخاذ کرده است. از سال 2017، دولت چین درگیر سرکوب شدیدی در سین کیانگ بوده است، که تخمین زده می‌شود یک میلیون نفر، اکثرا اویغور، اما سایر اقلیت‌های قومی و مذهبی، در اردوگاه‌های بازداشت به سر می‌برند. کنگره ملی خلق در سال 2018 قانون اساسی را اصلاح کرد تا محدودیت دو دوره ای برای تصدی ریاست جمهوری را حذف کند و برای دوره های سوم و بعدی اجازه دهد. در سال 2020، کمیته دائمی کنگره ملی خلق (NPCSC) قانون امنیت ملی را تصویب کرد که به دولت هنگ کنگ اجازه می دهد ابزارهای گسترده ای برای سرکوب مخالفان داشته باشد. از دسامبر 2019 تا دسامبر 2022، همه‌گیری کووید-19 دولت را بر آن داشت تا اقدامات بهداشت عمومی را با هدف ریشه‌کنی کامل ویروس اعمال کند، هدفی که در نهایت پس از اعتراضات علیه این سیاست در سال 2022 کنار گذاشته شد.

جغرافیا

چشم انداز چین گسترده و متنوع است، از صحراهای گوبی و تاکلاماکان در شمال خشک تا جنگل های نیمه گرمسیری در جنوب مرطوب تر. رشته کوه های هیمالیا، قراقورام، پامیر و تیان شان، چین را از بخش بزرگی از آسیای جنوبی و مرکزی جدا می کند. رودخانه‌های یانگ تسه و زرد که به ترتیب سومین و ششمین رودخانه‌های طولانی جهان هستند، از فلات تبت تا ساحل پرجمعیت شرق کشیده می‌شوند. خط ساحلی چین در امتداد اقیانوس آرام 14500 کیلومتر (9000 مایل) طول دارد و توسط دریاهای بوهای، زرد، شرق چین و جنوب چین محدود می شود. چین از طریق مرز قزاقستان به استپ اوراسیا متصل می شود که از دوران نوسنگی یک شریان ارتباطی بین شرق و غرب بوده است از طریق مسیر استپی - جد جاده(های ابریشم) زمینی.

قلمرو چین بین عرض جغرافیایی 18 درجه و 54 درجه شمالی و طول جغرافیایی 73 درجه و 135 درجه شرقی قرار دارد. مرکز جغرافیایی چین توسط مرکز بنای یادبود کشور در 35 درجه و 50 دقیقه 40.9 اینچ شمالی 103 درجه و 27 دقیقه 7.5 مشخص شده است. "E. مناظر چین به طور قابل توجهی در سراسر قلمرو وسیع آن متفاوت است. در شرق، در امتداد سواحل دریای زرد و دریای چین شرقی، دشت های آبرفتی گسترده و پرجمعیت وجود دارد، در حالی که در لبه های فلات مغولستان داخلی در شمال، علفزارهای وسیع غالب است. جنوب چین تحت سلطه تپه ها و رشته کوه های کم ارتفاع است، در حالی که مرکز شرق میزبان دلتاهای دو رودخانه اصلی چین، رودخانه زرد و رودخانه یانگ تسه است. از دیگر رودخانه های مهم می توان به شی، مکونگ، برهماپوترا و آمور اشاره کرد. در غرب رشته‌کوه‌های اصلی، به ویژه هیمالیا قرار دارند. فلات‌های مرتفع در میان مناظر خشک‌تر شمال مانند تاکلاماکان و صحرای گبی دیده می‌شوند. بلندترین نقطه جهان، کوه اورست (8848 متر)، در مرز چین و نپال قرار دارد. پایین ترین نقطه کشور، و سومین پایین ترین نقطه جهان، بستر دریاچه خشک شده دریاچه آیدینگ (-154 متر) در فروپاشی تورپان است.

اقلیم

آب و هوای چین عمدتاً تحت سلطه فصول خشک و بادهای موسمی مرطوب است که منجر به تفاوت شدید دمایی بین زمستان و تابستان می شود. در زمستان بادهای شمالی که از مناطق با عرض جغرافیایی بالا می آیند سرد و خشک هستند. در تابستان، بادهای جنوبی از مناطق ساحلی در عرض های جغرافیایی پایین تر گرم و مرطوب است.

یک مسئله مهم زیست محیطی در چین، گسترش مداوم بیابان های آن، به ویژه صحرای گوبی است. اگرچه خطوط درختان سدی که از دهه 1970 کاشته شده بودند، فراوانی طوفان‌های شن را کاهش داده‌اند، خشکسالی طولانی‌مدت و شیوه‌های کشاورزی ضعیف منجر به طوفان‌های گرد و غبار در شمال چین در هر بهار شده است که سپس به سایر بخش‌های آسیای شرقی از جمله ژاپن و کره سرایت می‌کند. ناظر محیط زیست چین، SEPA، در سال 2007 اعلام کرد که چین در حال از دست دادن 4000 کیلومتر مربع (1500 مایل مربع) در سال به دلیل بیابان زایی است. کیفیت آب، فرسایش و کنترل آلودگی به مسائل مهمی در روابط چین با سایر کشورها تبدیل شده است. ذوب شدن یخچال های طبیعی در هیمالیا به طور بالقوه می تواند به کمبود آب برای صدها میلیون نفر منجر شود. به گفته دانشگاهیان، برای محدود کردن تغییرات آب و هوایی در چین به 1.5 درجه سانتیگراد (2.7 درجه فارنهایت) تولید برق از زغال سنگ در چین بدون جذب کربن باید تا سال 2045 متوقف شود. با سیاست های فعلی، انتشار گازهای گلخانه ای چین احتمالا در سال 2025 به اوج خود خواهد رسید و تا سال 2030 به سطح سال 2022 باز خواهد گشت. با این حال، چنین مسیری همچنان به 3 درجه افزایش دما منجر می شود. آمار رسمی دولت در مورد بهره وری کشاورزی چین به دلیل اغراق در تولید در سطوح دولتی فرعی غیر قابل اعتماد در نظر گرفته می شود. بیشتر چین دارای آب و هوای بسیار مناسب برای کشاورزی است و این کشور بزرگترین تولید کننده برنج، گندم، گوجه فرنگی، بادمجان، انگور، هندوانه، اسفناج و بسیاری محصولات دیگر در جهان بوده است.

تنوع زیستی

چین یکی از 17 کشور بسیار متنوع است،که در دو قلمرو جغرافیایی زیستی مهم جهان قرار دارد: پالئورکتیک و ایندومالیا. با یک معیار، چین دارای بیش از 34687 گونه جانوری و گیاهان آوندی است که آن را سومین کشور از نظر تنوع زیستی در جهان، پس از برزیل و کلمبیا می‌سازد. این کشور کنوانسیون ریودوژانیرو در مورد تنوع زیستی را در 11 ژوئن 1992 امضا کرد و در 5 ژانویه 1993 به عضویت این کنوانسیون درآمد. بعدها یک استراتژی ملی تنوع زیستی و برنامه اقدام، با یک بازنگری که در 21 سپتامبر 2010 توسط کنوانسیون دریافت شد، تهیه کرد.

چین خانه حداقل 551 گونه پستاندار (سومین تعداد این گونه پستانداران در جهان)، 1221 گونه پرنده (هشتم)، 424 گونه خزنده (هفتم) و 333 گونه از پرندگان است. دوزیستان (هفتم). حیات وحش در چین زیستگاه مشترکی با بزرگترین جمعیت انسان جهان دارد و تحت فشار شدیدی از آن قرار دارد. حداقل 840 گونه جانوری در چین در معرض خطر، آسیب پذیر یا در خطر انقراض محلی هستند که عمدتاً به دلیل فعالیت های انسانی مانند تخریب زیستگاه، آلودگی و شکار غیرقانونی برای غذا، خز و مواد تشکیل دهنده طب سنتی چینی است. حیات وحش در خطر انقراض توسط قانون محافظت می شود، و از سال 2005، این کشور دارای بیش از 2349 ذخیره گاه طبیعی است که مساحتی بالغ بر 149.95 میلیون هکتار، 15 درصد از کل مساحت چین را پوشش می دهد. از مناطق اصلی کشاورزی شرق و مرکز چین حذف شد، اما آنها در مناطق کوهستانی جنوب و غرب بهتر عمل کردند. بایجی در 12 دسامبر 2006 منقرض شد.

چین دارای بیش از 32000 گونه از گیاهان آوندی است  و خانه انواع گونه های جنگلی است. جنگل های سرد سوزنی برگ در شمال کشور غالب است و از گونه های جانوری مانند گوزن و خرس سیاه آسیایی به همراه بیش از 120 گونه پرنده حمایت می کند. طبقه زیرین جنگل های مخروطی مرطوب ممکن است حاوی انبوهی از بامبو باشد. در توده های کوهستانی مرتفع درخت عرعر و سرخدار، بامبو با رودودندرون جایگزین می شود. جنگل‌های نیمه گرمسیری، که در مرکز و جنوب چین غالب هستند، از تراکم بالایی از گونه‌های گیاهی از جمله تعداد زیادی بومی نادر حمایت می‌کنند. جنگل های بارانی استوایی و فصلی، اگرچه محدود به یوننان و هاینان است، اما یک چهارم از تمام گونه های جانوری و گیاهی موجود در چین را در خود جای داده است. چین بیش از 10000 گونه قارچ ثبت شده دارد،  و از میان آنها، نزدیک به 6000 قارچ بالاتر هستند.

محیط

در اوایل دهه 2000، چین به دلیل سرعت بالای صنعتی شدن، از زوال محیط زیست و آلودگی رنج برده است. مقرراتی مانند قانون حفاظت از محیط زیست در سال 1979 نسبتاً سختگیرانه هستند، اگرچه به خوبی اجرا نمی شوند، زیرا اغلب توسط جوامع محلی و مقامات دولتی به نفع توسعه سریع اقتصادی نادیده گرفته می شوند. چین دومین کشوری است که به دلیل آلودگی هوا، پس از هند، با تقریباً 1 میلیون مرگ ناشی از قرار گرفتن در معرض آلودگی هوای محیط، دومین کشور مرگ و میر است. اگرچه چین به عنوان بالاترین کشور منتشر کننده CO2 در جهان رتبه بندی می شود،  ​​تنها 8 تن CO2 به ازای هر نفر منتشر می کند که به طور قابل توجهی کمتر از کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده (16.1)، استرالیا (16.8) و کره جنوبی (13.6) است. انتشار گازهای گلخانه ای توسط چین بزرگترین در جهان است.

در سال های اخیر، چین آلودگی را کاهش داده است. در مارس 2014، شی جین پینگ، دبیر CCP، در جریان افتتاحیه کنگره ملی خلق، علیه آلودگی «اعلام جنگ» کرد. در سال 2020، شی اعلام کرد که چین قصد دارد تا قبل از سال 2030 به اوج انتشار گازهای گلخانه ای برسد و تا سال 2060 مطابق با توافقنامه پاریس، از کربن خنثی خارج شود، که، طبق گفته Climate Action Tracker، در صورت تحقق، افزایش مورد انتظار دمای جهانی را تا حدودی کاهش می دهد. 0.2 - 0.3 درجه - "بزرگترین کاهشی که تاکنون توسط Climate Action Tracker تخمین زده شده است". در سپتامبر 2021 شی جین پینگ اعلام کرد که چین "پروژه های برق با سوخت زغال سنگ در خارج از کشور" نخواهد ساخت. این تصمیم می تواند در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای "محوری" باشد. طرح «کمربند و جاده» شامل تأمین مالی چنین پروژه‌هایی در نیمه اول سال 2021 نبود.

این کشور همچنین مشکلات آلودگی آب قابل توجهی داشت. تنها 84.8 درصد از آب های سطحی ملی چین توسط وزارت اکولوژی و محیط زیست در سال 2021 بین درجه I-III درجه بندی شد که نشان می دهد آنها برای مصرف انسانی مناسب هستند. میانگین امتیاز شاخص یکپارچگی چشم‌انداز جنگلی چین در سال 2018 برابر با 7.14/10 بود که این کشور را در بین 172 کشور در رتبه 53 جهان قرار داد. در سال 2020، یک قانون فراگیر توسط دولت چین برای حفاظت از محیط زیست رودخانه یانگ تسه تصویب شد. قوانین جدید شامل تقویت قوانین حفاظت از محیط زیست برای پروژه های برق آبی در طول رودخانه، ممنوعیت کارخانه های شیمیایی در فاصله یک کیلومتری رودخانه، جابجایی صنایع آلاینده، محدودیت شدید استخراج شن و ماسه و همچنین ممنوعیت کامل ماهیگیری در تمام آبراه های طبیعی رودخانه از جمله همه شاخه ها و دریاچه های اصلی آن.

چین همچنین با سرمایه‌گذاری 546 میلیارد دلاری در سال 2022، سرمایه‌گذار پیشرو در انرژی‌های تجدیدپذیر و تجاری‌سازی آن در جهان است. در سال 2022، 61.2 درصد برق چین از زغال سنگ (بزرگترین تولیدکننده در جهان)، 14.9 درصد از نیروی برق آبی (بزرگترین)، 9.3 درصد از باد (بزرگترین)، 4.7 درصد از انرژی خورشیدی (بزرگترین)، 4.7 درصد از انرژی هسته ای تامین شده است. (دومین بزرگ)، 3.1٪ از گاز طبیعی (پنجمین بزرگ)، و 1.9٪ از انرژی زیستی (بزرگترین). در مجموع، 30.8٪ از انرژی چین از منابع انرژی تجدید پذیر تامین می شد. علیرغم تاکید بر انرژی های تجدیدپذیر، چین همچنان عمیقاً با بازارهای جهانی نفت مرتبط است و در کنار هند، بزرگترین واردکننده نفت خام روسیه در سال 2022 بوده است.

جغرافیای سیاسی

جمهوری خلق چین دومین کشور بزرگ جهان از نظر مساحت پس از روسیه است. مساحت کل چین به طور کلی تقریباً 9600000 کیلومتر مربع (3700000 مایل مربع) است. طبق دایره المعارف بریتانیکا [197] تا 9،596،961 کیلومتر مربع (3،705،407 مایل مربع) بر اساس سالنامه جمعیتی سازمان ملل،  و کتاب سال جمعیتی سازمان ملل،  ارقام منطقه خاص از 9،572،900 کیلومتر مربع (3،696،100 مایل مربع) متغیر است.

چین دارای طولانی ترین مرز زمینی ترکیبی در جهان است که 22117 کیلومتر (13743 مایل) است و خط ساحلی آن تقریباً 14500 کیلومتر (9000 مایل) از دهانه رودخانه یالو (رود آمنوک) تا خلیج تونکین را در بر می گیرد. چین با 14 کشور همسایه است و بخش عمده ای از شرق آسیا را پوشش می دهد و در جنوب شرقی آسیا با ویتنام، لائوس و میانمار همسایه است. هند، بوتان، نپال، پاکستان و افغانستان در جنوب آسیا؛ تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان در آسیای مرکزی؛ و روسیه، مغولستان و کره شمالی در آسیای داخلی و آسیای شمال شرقی. این کشور در جنوب غربی و جنوب از بنگلادش و تایلند جدا شده است و چندین همسایه دریایی مانند ژاپن، فیلیپین، مالزی و اندونزی دارد.

سیاست

جمهوری خلق چین یک کشور تک حزبی است که توسط حزب کمونیست مارکسیست-لنینیست چین (CCP)اداره می‌شود. این امر چین را به یکی از آخرین کشورهای جهان تبدیل می کند که توسط یک حزب کمونیست اداره می شود. قانون اساسی چین بیان می کند که جمهوری خلق چین "یک ایالت سوسیالیستی است که توسط یک دیکتاتوری دموکراتیک مردمی اداره می شود که توسط طبقه کارگر رهبری می شود و بر اساس اتحاد کارگران و دهقانان استوار است" و نهادهای دولتی "باید اصل سانترالیسم دموکراتیک را اجرا کنند. بدنه اصلی قانون اساسی همچنین اعلام می کند که «ویژگی بارز سوسیالیسم با ویژگی های چینی، رهبری حزب کمونیست چین است».

جمهوری خلق چین رسماً خود را یک دموکراسی می‌نامد و از عباراتی مانند «دموکراسی مشورتی سوسیالیستی»، و «دموکراسی سراسری مردمی» استفاده می‌کند. با این حال، این کشور معمولاً به عنوان یک دولت استبدادی تک حزبی و دیکتاتوری توصیف می‌شود، که یکی از شدیدترین محدودیت‌ها در سرتاسر جهان در بسیاری از زمینه‌ها، به ویژه علیه آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات، حقوق تولید مثل، آزاد است. تشکیل سازمان های اجتماعی، آزادی مذهب و دسترسی آزاد به اینترنت. براساس شاخص دموکراسی اکونومیست اینتلیجنس یونیت، چین همواره در میان پایین‌ترین رژیم‌های «اقتدارگرا» قرار گرفته است و در سال 2022 از میان 167 کشور در رتبه 156 قرار دارد.

حزب کمونیست چین

حزب کمونیست چین حزب سیاسی موسس و حاکم جمهوری خلق چین است.

طبق قانون اساسی CCP، بالاترین نهاد ح‌ک‌چ کنگره ملی است که هر پنج سال یک‌بار برگزار می‌شود. کنگره ملی کمیته مرکزی را انتخاب می کند، که سپس دفتر سیاسی حزب، کمیته دائمی دفتر سیاسی و دبیر کل (رهبر حزب)، رهبری عالی کشور را انتخاب می کند. دبیر کل دارای قدرت و اقتدار نهایی بر دولت و دولت است و به عنوان رهبر اصلی غیر رسمی عمل می کند. دبیر کل کنونی شی جین پینگ است که در 15 نوامبر 2012 کار خود را آغاز کرد. در سطح محلی، دبیر کمیته CCP یک بخش فرعی از سطح دولت محلی بالاتر است. دبیر کمیته CCP یک بخش استانی از فرماندار بالاتر است در حالی که دبیر کمیته CCP یک شهر از شهردار بالاتر است. CCPرسماً توسط «سوسیالیسم با ویژگی‌های چینی» هدایت می‌شود که مارکسیسمی است که با شرایط چینی سازگار شده است.

دولت

دولت در چین تنها تحت کنترل CCP است و قانون اساسی CCP این حزب را به عنوان «بالاترین نیروی رهبری سیاسی» معرفی می‌کند. CCP انتصاب‌ها را در ارگان‌های دولتی کنترل می‌کند و اکثر مقامات ارشد دولتی اعضای CCP هستند.

کنگره ملی خلق (NPC)، مجلس تقریباً 3000 عضو، از نظر قانون اساسی "بالاترین ارگان دولتی قدرت" است،  اگرچه به عنوان یک نهاد "مهر لاستیکی" نیز توصیف شده است. NPC سالانه تشکیل جلسه می‌دهد، در حالی که کمیته دائمی NPC، با حدود 150 عضو که از میان نمایندگان NPC انتخاب می‌شوند، هر چند ماه یکبار تشکیل جلسه می‌دهد. انتخابات غیرمستقیم است و کثرت‌گرایانه نیست و نامزدی‌ها در همه سطوح توسط CCP کنترل می‌شود. NPC تحت سلطه CCP است، با هشت حزب کوچک دیگر که به شرط حمایت از رهبری CCP ، نمایندگی اسمی دارند.

رئیس جمهور رئیس تشریفاتی کشور است که توسط NPC انتخاب می شود. رئیس جمهور فعلی شی جین پینگ است که همچنین دبیر کل حزب کمونیست چین و رئیس کمیسیون نظامی مرکزی است و او را رهبر اصلی چین می کند. نخست‌وزیر، رئیس دولت است و لی کیانگ نخست‌وزیر فعلی است. نخست‌وزیر رسماً توسط رئیس‌جمهور معرفی می‌شود و سپس توسط NPC انتخاب می‌شود و عموماً عضو رتبه دوم یا سوم کمیته دائمی دفتر سیاسی (PSC) بوده است. نخست وزیر شورای دولتی، کابینه چین، متشکل از چهار معاون نخست وزیر، شوراهای ایالتی، و روسای وزارتخانه ها و کمیسیون ها، ریاست می کند. کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین (CPPCC) یک نهاد مشاوره سیاسی است که در سیستم «جبهه متحد» چین که هدف آن جمع آوری صداهای غیر CCP برای حمایت از CCP است، حیاتی است. مانند کنگره های مردمی، CPPCC در بخش های مختلف وجود دارد و کمیته ملی CPPCC توسط وانگ هونینگ، عضو رتبه چهارم PSC، ریاست می شود.

حکومت چین با درجه بالایی از تمرکز سیاسی اما عدم تمرکز اقتصادی قابل توجه مشخص می شود. دولت مرکزی ، جهت استراتژیک را تعیین می کند در حالی که مقامات محلی آن را اجرا می کنند. قبل از اعمال گسترده‌تر، منجر به فرآیند سیاستی می‌شود که شامل آزمایش و بازخورد می‌شود. به طور کلی، رهبری سطح بالای دولت مرکزی از تهیه پیش‌نویس سیاست‌های خاص خودداری می‌کند، در عوض از شبکه‌های غیررسمی و بازدید از سایت برای تأیید یا پیشنهاد تغییرات در جهت آزمایش‌های خط‌مشی محلی یا برنامه‌های آزمایشی.رویکرد معمولی این است که رهبری سطح بالای دولت مرکزی پس از تدوین خط‌ مشی در سطوح محلی شروع به تهیه پیش‌نویس سیاست‌ها، قانون یا مقررات رسمی می‌کند.

تقسیمات اداری

جمهوری خلق چین از نظر قانون اساسی یک کشور واحد است که رسماً به 23 استان، پنج منطقه خودمختار (هر کدام با یک گروه اقلیت مشخص) و چهار شهرداری تحت مدیریت مستقیم - که در مجموع به عنوان "سرزمین اصلی چین" نامیده می شوند - و همچنین مناطق اداری ویژه تقسیم شده است. (SARs) هنگ کنگ و ماکائو. جمهوری خلق چین تایوان را بیست و سومین استان خود می‌داند، اگرچه توسط جمهوری چین (ROC) اداره می‌شود، که ادعا می‌کند نماینده قانونی چین و قلمرو آن است، اگرچه از زمان دموکراسی‌سازی این ادعا ،این ادعا را کم اهمیت جلوه داده است. از نظر جغرافیایی، تمام 31 بخش استانی سرزمین اصلی چین را می توان به شش منطقه تقسیم کرد: شمال چین، شمال شرق چین، شرق چین، جنوب مرکزی چین، جنوب غربی چین و شمال غربی چین.

روابط خارجی                                         

جمهوری خلق چین با 179 کشور عضو سازمان ملل روابط دیپلماتیک دارد و در 174 کشور سفارت دارد. از سال 2019، چین بزرگترین شبکه دیپلماتیک در جهان را دارد. در سال 1971، جمهوری خلق چین جایگزین جمهوری چین (ROC) به عنوان تنها نماینده چین در سازمان ملل و به عنوان یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل شد. این کشور عضو سازمان های بین دولتی از جمله G20،اجلاس شرق آسیا،  و APEC ست. چین همچنین عضو و رهبر سابق جنبش غیرمتعهدها بود و هنوز هم خود را مدافع کشورهای در حال توسعه می‌داند. چین به همراه برزیل، روسیه، هند و آفریقای جنوبی و ایران عضو گروه بریکس از اقتصادهای بزرگ در حال ظهور است و سومین نشست رسمی این گروه را در سانیا، هاینان در آوریل 2011 میزبانی کرد.

جمهوری خلق چین رسماً اصل چین واحد را حفظ می کند، که بر این عقیده است که تنها یک کشور مستقل به نام چین وجود دارد که توسط جمهوری خلق چین نمایندگی می شود و تایوان بخشی از آن چین است. موقعیت منحصر به فرد تایوان منجر به این شده است که کشورها جمهوری خلق چین را به رسمیت بشناسند تا "سیاست های یک چین" منحصر به فرد را حفظ کنند که با یکدیگر متفاوت است. برخی کشورها به صراحت ادعای جمهوری خلق چین در مورد تایوان را به رسمیت می شناسند، در حالی که برخی دیگر، از جمله ایالات متحده و ژاپن، فقط این ادعا را تایید می کنند. مقامات چینی در موارد متعدد زمانی که کشورهای خارجی به تایوان اقدامات دیپلماتیک انجام داده اند، اعتراض کرده اند، به ویژه در مورد فروش تسلیحات. بیشتر کشورها از ROC به جمهوری خلق چین به رسمیت شناخته شده اند، زیرا دومی در سال 1971 به عنوان تنها نماینده چین جایگزین سابق در سازمان ملل شد.

بسیاری از سیاست خارجی کنونی چین بر اساس اصول پنجگانه همزیستی مسالمت آمیز نخست وزیر ژو انلای استوار است و همچنین بر اساس مفهوم "هماهنگی بدون یکنواختی" است که روابط دیپلماتیک بین کشورها را با وجود اختلافات ایدئولوژیکی تشویق می کند. این سیاست ممکن است چین را به حمایت یا حفظ روابط نزدیک با کشورهایی که توسط کشورهای غربی خطرناک یا سرکوبگر می‌دانند، مانند میانمار،  کره شمالی و ایران، سوق دهد. چین روابط نزدیک سیاسی، اقتصادی و نظامی با روسیه داردو این دو کشور اغلب در شورای امنیت سازمان ملل متحد رای می دهند.

روابط تجاری

چین در سال 2013 بزرگترین کشور تجاری جهان شد که بر اساس مجموع واردات و صادرات اندازه گیری شد و همچنین بزرگترین واردکننده کالا در جهان شد. تقریباً 45٪ از بازار فله خشک دریایی را شامل می شود. تا سال 2016، چین بزرگترین شریک تجاری 124 کشور دیگر بود. چین بزرگترین شریک تجاری کشورهای آسه آن است، با ارزش کل تجارت 669.2 میلیارد دلار در سال 2021 که 20 درصد از کل تجارت آسه آن را تشکیل می دهد. آسه آن همچنین بزرگترین شریک تجاری چین است. در سال 2020، چین بزرگترین شریک تجاری اتحادیه اروپا برای کالاها شد و ارزش کل تجارت کالا به حدود 700 میلیارد دلار رسید. چین، همراه با آسه‌آن، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزلند، عضوی از مشارکت اقتصادی جامع منطقه‌ای است که بزرگترین منطقه تجارت آزاد جهان است که 30 درصد جمعیت و تولید اقتصادی جهان را پوشش می‌دهد. چین در سال 2001 به عضویت سازمان تجارت جهانی (WTO) درآمد. در سال 2004، این کشور یک چارچوب کاملاً جدید اجلاس آسیای شرقی (EAS) را به عنوان مجمعی برای مسائل امنیتی منطقه ای پیشنهاد کرد. EAS، که شامل ASEAN Plus Three، هند، استرالیا و نیوزلند است، اجلاس افتتاحیه خود را در سال 2005 برگزار کرد.

چین روابط تجاری طولانی و پیچیده ای با ایالات متحده داشته است. در سال 2000، کنگره ایالات متحده "روابط تجاری عادی دائمی" (PNTR) با چین را تصویب کرد که به صادرات چینی با همان تعرفه های پایین مانند کالاهای سایر کشورها اجازه می دهد. چین مازاد تجاری قابل توجهی با ایالات متحده دارد که یکی از مهم ترین بازارهای صادراتی آن است. اقتصاددانان استدلال کرده اند که رنمینبی به دلیل مداخله ارزی دولت چین کمتر از ارزش گذاری شده است و به چین مزیت تجاری ناعادلانه می دهد. ایالات متحده و سایر دولت‌های خارجی همچنین ادعا کرده‌اند که چین به حقوق مالکیت معنوی (IP) احترام نمی‌گذارد و IP را از طریق عملیات جاسوسی می‌دزدد. رفتاری به نفع دولت چین بود.

از آغاز قرن حاضر، چین سیاست تعامل با کشورهای آفریقایی برای تجارت و همکاری دوجانبه را دنبال کرده است؛در سال 2022، تجارت چین و آفریقا در مجموع به 282 میلیارد دلار رسید که بیش از 20 رشد داشته است. بارها در طول دو دهه. به گفته مدیسون کاندون «چین از بانک جهانی پروژه‌های زیربنایی بیشتری را در آفریقا تأمین مالی می‌کند و میلیاردها دلار وام با بهره کم به اقتصادهای نوظهور این قاره ارائه می‌کند». با ارزش کل تجارت کالا به حدود 700 میلیارد دلار، بزرگترین شریک تجاری آن برای کالاها شد.[246] چین علاوه بر این، روابط تجاری خود را با اقتصادهای بزرگ آمریکای جنوبی تقویت کرده است،و بزرگترین شریک تجاری برزیل، شیلی، پرو، اروگوئه، آرژانتین و چندین کشور دیگر است.

در سال 2013، چین طرح کمربند و جاده (BRI) را آغاز کرد، یک ابتکار بزرگ جهانی برای ساخت زیرساخت ها با بودجه 50 تا 100 میلیارد دلار در سال. BRI می تواند یکی از بزرگترین طرح های توسعه در تاریخ مدرن باشد. در شش سال گذشته به طور قابل توجهی گسترش یافته است و از آوریل 2020 شامل 138 کشور و 30 سازمان بین المللی است. علاوه بر تشدید روابط سیاست خارجی، تمرکز در اینجا به ویژه بر ایجاد مسیرهای حمل و نقل کارآمد است. تمرکز به ویژه بر جاده ابریشم دریایی با اتصالات آن به آفریقای شرقی و اروپا است و سرمایه‌گذاری‌های چینی یا اعلامیه‌های مربوط به قصد در بنادر متعددی مانند گوادار، کوانتان، هامبانتوتا، پیرئوس و تریست وجود دارد. با این حال، بسیاری از این وام‌های داده شده تحت برنامه «کمربند و جاده» ناپایدار هستند و چین با تعدادی از درخواست‌ها برای کاهش بدهی کشورهای بدهکار مواجه شده است.

مسائل سیاسی اجتماعی و حقوق بشر

وضعیت حقوق بشر در چین انتقادهای قابل توجهی را از سوی تعدادی از دولت های خارجی، آژانس های مطبوعاتی خارجی و سازمان های غیردولتی به دلیل ادعای نقض گسترده حقوق مدنی مانند بازداشت بدون محاکمه، اعترافات اجباری، شکنجه، محدودیت های حقوق اساسی، و استفاده بیش از حد از مجازات اعدام. از زمان آغاز به کار، خانه آزادی چین را در نظرسنجی آزادی در جهان خود به عنوان "غیرآزاد" رتبه بندی کرده است، در حالی که عفو بین الملل نقض قابل توجه حقوق بشر را مستند کرده است. قانون اساسی جمهوری خلق چین می گوید که "حقوق اساسی" شهروندان شامل آزادی بیان، آزادی مطبوعات، حق محاکمه عادلانه، آزادی مذهب، حق رای جهانی و حقوق مالکیت است. با این حال، در عمل، این مقررات حمایت قابل توجهی در برابر تعقیب کیفری توسط دولت فراهم نمی کند. چین حمایت های محدودی در مورد حقوق دگرباشان جنسی دارد.

اگرچه برخی انتقادات از سیاست‌های دولت و CCP حاکم قابل تحمل است، اما سانسور سخنان و اطلاعات سیاسی از خشن‌ترین موارد در جهان است و معمولاً برای جلوگیری از اقدام جمعی استفاده می‌شود. چین همچنین دارای جامع ترین و پیچیده ترین رژیم سانسور اینترنتی در جهان است که وب سایت های متعددی مسدود شده اند. دولت اعتراضات و تظاهرات مردمی را که تهدیدی بالقوه برای «ثبات اجتماعی» می‌داند، سرکوب می‌کند، همانطور که در مورد اعتراضات و کشتار میدان تیان‌آن‌من در سال 1989 رخ داد. چین علاوه بر این از یک شبکه جاسوسی عظیم از دوربین ها، نرم افزارهای تشخیص چهره، حسگرها و نظارت بر فناوری شخصی به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی افراد ساکن در این کشور استفاده می کند.

چین مرتباً به سرکوب گسترده و نقض حقوق بشر در تبت و سین‌کیانگ، که تعداد قابل توجهی از اقلیت‌های قومی ساکن هستند، از جمله سرکوب خشونت‌آمیز پلیس و سرکوب مذهبی متهم می‌شود. در سین کیانگ، سرکوب از سال 2016 به طور قابل توجهی تشدید شده است، پس از آن حداقل یک میلیون اویغور و سایر اقلیت های قومی و مذهبی در اردوگاه های بازداشت با هدف تغییر تفکر سیاسی زندانیان، هویت و باورهای مذهبی آنها بازداشت شده اند. به گفته شاهدان، اعمالی از جمله تلقین سیاسی، شکنجه، آزار جسمی و روانی، عقیم سازی اجباری، سوء استفاده جنسی و کار اجباری در این مراکز رایج است. بر اساس گزارشی در سال 2020، رفتار چین با اویغورها با تعریف سازمان ملل از نسل کشی مطابقت دارد،در حالی که گزارش جداگانه ای از دفتر حقوق بشر سازمان ملل گفت که آنها به طور بالقوه می توانند تعاریف جنایات علیه بشریت را برآورده کنند.

مطالعات جهانی از مرکز تحقیقات پیو در سال‌های 2014 و 2017، محدودیت‌های دولت چین بر مذهب را به‌رغم رتبه‌بندی‌های پایین تا متوسط ​​برای خصومت‌های اجتماعی مرتبط با مذهبی در این کشور، به عنوان یکی از بالاترین‌ها در جهان رتبه‌بندی کرد. شاخص جهانی برده داری تخمین زده است که در سال 2016 بیش از 3.8 میلیون نفر در "شرایط برده داری مدرن" زندگی می کنند، یا 0.25٪ از جمعیت، از جمله قربانیان قاچاق انسان، کار اجباری، ازدواج اجباری، کار کودکان و اجباری توسط دولت. کار یدی. سیستم آموزش مجدد از طریق نیروی کار (laojiao) که توسط دولت تحمیل شده بود، به طور رسمی در سال 2013 لغو شد، اما مشخص نیست که تا چه حد اقدامات مختلف آن متوقف شده است. سیستم کیفری چین همچنین شامل اصلاحات بسیار بزرگتر از طریق سیستم کارگری (laogai) است که شامل کارخانه های زندان کارگری، مراکز بازداشت و اردوگاه های بازآموزی می شود. بنیاد تحقیقات لائوگای در ژوئن 2008 تخمین زده است که تقریباً 1422 مورد از این امکانات وجود دارد، اگرچه هشدار داد که این تعداد احتمالاً دست کم گرفته شده است.

اقتصاد                                                  

چین دومین اقتصاد بزرگ جهان از نظر تولید ناخالص داخلی اسمی، و بزرگترین اقتصاد جهان از نظر برابری قدرت خرید (PPP) است. از سال 2022، چین حدود 18 درصد از اقتصاد جهانی را بر اساس تولید ناخالص داخلی اسمی تشکیل می دهد. چین یکی از اقتصادهای بزرگ جهان است که سریع‌ترین رشد را دارد، و رشد اقتصادی آن از زمان ارائه اصلاحات اقتصادی در سال 1978 تقریباً به طور مداوم بالای 6 درصد بوده است. بر اساس گزارش بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی چین از 150 میلیارد دلار در سال 1978 به 17.96 تریلیون دلار تا سال 2022 افزایش یافت. از 500 شرکت بزرگ جهان، 142 شرکت در چین مستقر هستند.

چین یکی از برترین قدرت های اقتصادی جهان در طول تاریخ آسیای شرقی و جهانی بود. این کشور دارای یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان در بیشتر دو هزاره گذشته بود، که در طی آن چرخه هایی از شکوفایی و افول را شاهد بوده است. از زمان آغاز اصلاحات اقتصادی در سال 1978، چین به یک اقتصاد بسیار متنوع و یکی از مهم‌ترین بازیگران تجارت بین‌الملل تبدیل شده است. بخش‌های اصلی قدرت رقابتی شامل تولید، خرده‌فروشی، معدن، فولاد، منسوجات، خودرو، تولید انرژی، انرژی سبز، بانکداری، الکترونیک، مخابرات، املاک و مستغلات، تجارت الکترونیک و گردشگری است. چین دارای سه تا از ده بورس بزرگ جهان است - شانگهای، هنگ کنگ و شنژن - که مجموعا دارای ارزش بازار بیش از 15.9 تریلیون دلار، تا اکتبر 2020 هستند. چین دارای چهار مرکز مالی (شانگهای، هنگ کنگ، پکن و شنژن) از ده مرکز برتر رقابتی مالی جهان است که بیش از هر کشور دیگری در فهرست مراکز مالی جهانی 2020 است.

چین و سایر اقتصادهای بزرگ در حال توسعه بر اساس تولید ناخالص داخلی سرانه در برابری قدرت خرید، 1990-2013. رشد سریع اقتصادی چین (آبی) به آسانی آشکار است.

چین امروزی اغلب به عنوان نمونه ای از سرمایه داری دولتی یا سرمایه داری حزبی-دولتی توصیف می شود. در سال 1992، جیانگ زمین کشور را یک اقتصاد بازار سوسیالیستی نامید. دیگران آن را شکلی از مارکسیسم-لنینیسم توصیف کرده اند که برای همزیستی با سرمایه داری جهانی سازگار شده است. دولت در بخش‌های استراتژیک "ستون" مانند تولید انرژی و صنایع سنگین تسلط دارد، اما شرکت خصوصی به شدت گسترش یافته است، با حدود 30 میلیون کسب و کار خصوصی در سال 2008 ثبت شده است. طبق آمار رسمی، شرکت های خصوصی بیش از 60 درصد از تولید ناخالص داخلی چین را تشکیل می دهند.

چین از سال 2010، پس از سبقت گرفتن از ایالات متحده، که بزرگترین کشور در صد سال گذشته بود، بزرگترین کشور تولیدکننده جهان بوده است. طبق گزارش بنیاد ملی علوم ایالات متحده، چین همچنین از سال 2012 دومین کشور بزرگ تولیدکننده فناوری پیشرفته بوده است. چین بعد از ایالات متحده دومین بازار خرده فروشی بزرگ در جهان است. چین پیشتاز جهان در تجارت الکترونیک است و بیش از 37 درصد از سهم بازار جهانی را در سال 2021 به خود اختصاص داده است. چین از سال 2022 پیشرو در مصرف و تولید خودروهای الکتریکی، تولید و خرید نیمی از خودروهای برقی پلاگین (BEV و PHEV) در جهان است. چین همچنین تولید کننده پیشرو باتری برای وسایل نقلیه الکتریکی و همچنین چندین ماده خام کلیدی برای باتری است. انطباق چین با انرژی های تجدیدپذیر که مدت ها به شدت به منابع انرژی تجدید ناپذیر مانند زغال سنگ متکی بود، در سال های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است و سهم آنها از 26.3 درصد در سال 2016 به 31.9 درصد در سال 2022 افزایش یافته است.

ثروت

چین 17.9 درصد از کل ثروت جهان را در سال 2021 به خود اختصاص داده است که پس از ایالات متحده، دومین کشور جهان است. این کشور از نظر تولید ناخالص داخلی (اسمی) سرانه در رتبه 64 قرار دارد که آن را به کشوری با درآمد متوسط ​​بالا تبدیل می کند. اگرچه چین قبلاً بخش زیادی از فقرای جهان را تشکیل می‌داد، اما اکنون بسیاری از طبقه متوسط ​​جهان را تشکیل می‌دهد. چین بیش از هر کشور دیگری در تاریخ افراد بیشتری را از فقر شدید خارج کرد- بین سال‌های 1978 تا 2018، چین 800 میلیون نفر از فقر شدید را کاهش داد. این به درآمد کمتر از 1.90 دلار در روز اشاره دارد - از 88٪ در سال 1981 به 1.85٪ تا سال 2013. بخشی از مردم چین که زیر خط فقر بین‌المللی 1.90 دلار در روز زندگی می‌کنند (PPP 2011) از 66.3 درصد در سال 1990 به 0.3 درصد در سال 2018 کاهش یافت. با استفاده از خط فقر با درآمد متوسط ​​پایین 3.20 دلار در روز، این سهم به 2.9 کاهش یافت. درصد در سال 2018 از 90.0 درصد در سال 1990. با استفاده از خط فقر درآمد متوسط ​​رو به بالا 5.50 دلار در روز، این بخش از 98.3 درصد در سال 1990 به 17.0 درصد کاهش یافت.

از سال 1978 تا 2018، میانگین استاندارد زندگی در ضریب بیست و شش ضرب شد. دستمزدها در چین در 40 سال گذشته بسیار افزایش یافته است - دستمزدهای واقعی (تعدیل تورم) از سال 1978 تا 2007 هفت برابر شد. درآمد سرانه به طور قابل توجهی افزایش یافته است - زمانی که جمهوری خلق چین در سال 1949 تاسیس شد، درآمد سرانه در چین یک پنجم متوسط ​​جهانی بود. درآمد سرانه در حال حاضر با میانگین جهانی خود برابر است. توسعه چین بسیار ناهموار است. شهرهای اصلی و مناطق ساحلی آن در مقایسه با مناطق روستایی و داخلی بسیار پررونق تر هستند. سطح بالایی از نابرابری اقتصادی دارد، که پس از اصلاحات اقتصادی به سرعت افزایش یافته است،هرچند در دهه 2010 به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. طبق گزارش بانک جهانی، در سال 2019 ضریب جینی چین 0.382 بود.

تا آوریل 2023، چین با 495 میلیاردر چینی و 6.2 میلیون میلیونر، پس از ایالات متحده، از نظر تعداد کل میلیاردرها و تعداد کل میلیونرها، در رتبه دوم جهان قرار داشت. طبق گزارش ثروت جهانی توسط Credit Suisse، در سال 2019، چین به عنوان خانه بالاترین تعداد افرادی که دارای ثروت شخصی خالص حداقل 110000 دلار هستند، از ایالات متحده پیشی گرفت. طبق فهرست ثروتمند جهانی Hurun 2020، چین خانه پنج شهر از ده شهر برتر جهان (پکن، شانگهای، هنگ کنگ، شنژن و گوانگژو به ترتیب در رتبه های اول، سوم، چهارم، پنجم و دهم) است. بیشترین تعداد میلیاردرها، که بیش از هر کشور دیگری است. چین تا ژانویه 2021، 85 میلیاردر زن داشت، یعنی دو سوم کل جهان، و 24 میلیاردر زن جدید در سال 2020 ایجاد کرد. چین از سال 2015 بزرگترین جمعیت طبقه متوسط ​​جهان را داشته است و طبقه متوسط ​​تا سال 2018 به 400 میلیون نفر افزایش یافته است.

چین در اقتصاد جهانی

چین یکی از اعضای سازمان تجارت جهانی است و بزرگترین قدرت تجاری جهان است، با ارزش تجارت بین‌المللی مجموع 6.3 تریلیون دلار در سال 2022. چین بزرگترین صادرکننده و دومین واردکننده بزرگ کالا در جهان است. ذخایر ارزی آن تا دسامبر 2022 به 3.128 تریلیون دلار رسید،  که ذخایر آن را تا حد زیادی بزرگترین ذخایر جهان می کند. در سال 2022، چین با جذب 180 میلیارد دلار، با جذب 180 میلیارد دلار، یکی از بزرگترین دریافت کنندگان سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) در جهان بود. در سال 2021، حواله‌های ارزی چین 53 میلیارد دلار بود و آن را دومین دریافت‌کننده بزرگ حواله در جهان کرد. چین همچنین در خارج از کشور سرمایه‌گذاری می‌کند، با مجموع سرمایه‌گذاری خارجی خارجی 62.4 میلیارد دلار در سال 2012، و تعدادی تصاحب عمده شرکت‌های خارجی توسط شرکت‌های چینی. چین مالک اصلی بدهی عمومی ایالات متحده است و دارای تریلیون ها دلار اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده است. نرخ ارز کمتر از ارزش چین باعث اصطکاک با سایر اقتصادهای بزرگ شده است، و همچنین به دلیل تولید مقادیر زیادی کالاهای تقلبی به طور گسترده مورد انتقاد قرار گرفته است. در سال 2020، شاخص پیچیدگی اقتصادی دانشگاه هاروارد، پیچیدگی صادرات چین را در رتبه هفدهم جهان قرار داد که از رتبه 24 در سال 2010 بالاتر بود.

پس از بحران مالی 2007-2008، مقامات چینی به دنبال ضعف های محسوس در سیستم پولی بین المللی، به طور فعال به دنبال کاهش وابستگی خود به دلار آمریکا بودند. برای دستیابی به این اهداف، چین مجموعه ای از اقدامات را برای پیشبرد بین المللی سازی رنمینبی انجام داد. در سال 2008، چین بازار اوراق قرضه کم حجم را تأسیس کرد و پروژه آزمایشی تسویه RMB تجارت فرامرزی را گسترش داد، که به ایجاد مجموعه‌هایی از نقدینگی RMB دریایی کمک می‌کند. این امر با توافق‌نامه‌های دوجانبه برای حل و فصل معاملات مستقیم در رنمینبی با روسیه، ژاپن،  استرالیا، سنگاپور،  بریتانیا، و کانادا، دنبال شد. در نتیجه بین المللی شدن سریع رنمینبی، این ارز تا سال 2018 به هشتمین ارز پرمعامله در جهان تبدیل شد، یک ارز ذخیره بین المللی در حال ظهور، و جزء حقوق برداشت ویژه صندوق بین المللی پول. با این حال، تا حدی به دلیل کنترل‌های سرمایه که باعث می‌شود رنمینبی به عنوان یک ارز کاملاً قابل تبدیل نباشد، در حجم تجارت بین‌المللی بسیار عقب‌تر از یورو، دلار و ین ژاپن است. از سال 2022، یوان پنجمین ارز پرمعامله جهان است.

تاریخی

چین تا زمان سلسله مینگ رهبر جهان در علم و فناوری بود. اکتشافات و اختراعات چینی باستان و قرون وسطی، مانند کاغذسازی، چاپ، قطب نما و باروت (چهار اختراع بزرگ)، در سراسر آسیای شرقی، خاورمیانه و بعداً اروپا گسترش یافت. ریاضیدانان چینی اولین کسانی بودند که از اعداد منفی استفاده کردند. در قرن هفدهم، جهان غرب در پیشرفت علمی و فناوری از چین پیشی گرفت. علل این واگرایی بزرگ مدرن اولیه همچنان توسط محققان مورد بحث است.

پس از شکست‌های نظامی مکرر توسط قدرت‌های استعماری اروپایی و ژاپن در قرن نوزدهم، اصلاح‌طلبان چینی ترویج علم و فناوری مدرن را به عنوان بخشی از جنبش خودتقویت‌کننده آغاز کردند. پس از به قدرت رسیدن کمونیست ها در سال 1949، تلاش هایی برای سازماندهی علم و فناوری بر اساس الگوی اتحاد جماهیر شوروی انجام شد که در آن تحقیقات علمی بخشی از برنامه ریزی مرکزی بود. پس از مرگ مائو در سال 1976، علم و فناوری به عنوان یکی از چهار مدرنیزاسیون ترویج شد،  و سیستم آکادمیک الهام گرفته از شوروی به تدریج اصلاح شد.

عصر مدرن

از زمان پایان انقلاب فرهنگی، چین سرمایه گذاری های قابل توجهی در تحقیقات علمی انجام داده است و به سرعت در حال عقب افتادن با ایالات متحده در هزینه های تحقیق و توسعه است. چین رسماً حدود 2.4 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را در سال 2020 صرف تحقیق و توسعه کرد که در مجموع به 377.8 میلیارد دلار می رسد. طبق شاخص‌های جهانی مالکیت فکری، چین در سال‌های 2018 و 2019 برنامه‌های بیشتری نسبت به ایالات متحده دریافت کرد و در سال 2021 رتبه اول جهانی را در اختراعات، مدل‌های کاربردی، علائم تجاری، طرح‌های صنعتی و صادرات کالاهای خلاقانه کسب کرد. در سال 2022 در شاخص جهانی نوآوری در رتبه 11 قرار گرفت که نسبت به رتبه 35 خود در سال 2013 پیشرفت قابل توجهی داشت. ابررایانه‌های چینی در چند مورد سریع‌ترین در جهان رتبه‌بندی شده‌اند؛با این حال، این ابررایانه‌ها بر اجزای حیاتی – یعنی پردازنده‌ها – متکی هستند که در کشورهای خارجی که از خارج از چین وارد می‌شوند، طراحی شده‌اند. چین همچنین با توسعه چندین فن آوری در داخل کشور، مانند پیشرفته ترین نیمه هادی ها و موتورهای جت قابل اعتماد، مبارزه کرده است.

چین در حال توسعه سیستم آموزشی خود با تاکید بر علم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) است. این شرکت در سال 2016 به بزرگترین ناشر مقالات علمی جهان تبدیل شد. دانشگاهیان چینی الاصل جوایز معتبری را در علوم و ریاضیات به دست آورده اند، اگرچه اکثر آنها تحقیقات برنده خود را در کشورهای غربی انجام داده بودند.

زیر ساخت

پس از دهه‌ها رونق زیرساختی، چین پروژه‌های زیرساختی متعددی را تولید کرده است: چین دارای بزرگ‌ترین شبکه قطار گلوله‌ای در جهان، بلندترین آسمان‌خراش‌های جهان،بزرگترین نیروگاه برق جهان است. سد سه دره)، و یک سیستم ناوبری ماهواره ای جهانی با بیشترین تعداد ماهواره در جهان.

حمل و نقل

از اواخر دهه 1990، شبکه راه های ملی چین به طور قابل توجهی از طریق ایجاد شبکه ای از بزرگراه ها و بزرگراه های ملی گسترش یافته است. در سال 2018، طول کل بزرگراه های چین به 161000 کیلومتر (100000 مایل) رسیده بود که آن را طولانی ترین سیستم بزرگراهی در جهان می کرد. چین بزرگترین بازار خودرو در جهان را دارد،که در فروش و تولید خودرو از ایالات متحده پیشی گرفته است. این کشور همچنین به صادرکننده بزرگ خودرو تبدیل شده است و در سال 2022 پس از ژاپن دومین صادرکننده بزرگ خودرو در جهان است. در اوایل سال 2023، چین از ژاپن پیشی گرفت و به بزرگترین صادرکننده خودرو در جهان تبدیل شد. یکی از عوارض جانبی رشد سریع شبکه جاده‌ای چین، افزایش قابل توجه تصادفات رانندگی بوده است،اگرچه تعداد تلفات تصادفات رانندگی از سال 2007 تا 2017 20 درصد کاهش یافته است. در مناطق شهری، دوچرخه‌ها با وجود رواج فزاینده خودروها، یک روش رایج حمل و نقل باقی می ماند - تا سال 2012، تقریباً 470 میلیون دوچرخه در چین وجود دارد. راه‌آهن‌های چین که توسط شرکت دولتی گروه راه‌آهن دولتی چین اداره می‌شوند، یکی از شلوغ‌ترین خطوط راه‌آهن در جهان هستند که در سال 2006 تنها 6 درصد از خطوط ریلی جهان را بر عهده دارند. بهتر است. تا سال 2021، این کشور 150000 کیلومتر (93206 مایل) راه آهن داشت که دومین شبکه طولانی در جهان است. راه‌آهن تلاش می‌کند تا تقاضای زیادی را به‌ویژه در تعطیلات سال نو چینی که بزرگترین مهاجرت سالانه انسان در جهان است، برآورده کند.

سیستم راه آهن سریع السیر چین (HSR) ساخت و ساز را در اوایل دهه 2000 آغاز کرد. تا پایان سال 2022، راه آهن سریع السیر در چین به تنهایی به 42000 کیلومتر (26098 مایل) خطوط اختصاصی رسیده بود که آن را طولانی ترین شبکه HSR در جهان می کرد. خدمات در خطوط پکن - شانگهای، پکن - تیانجین و چنگدو - چونگ کینگ به سرعت 350 کیلومتر در ساعت (217 مایل در ساعت) می رسد و آنها را به سریع ترین خدمات راه آهن پرسرعت معمولی در جهان تبدیل می کند. با جابجایی سالانه بیش از 2.29 میلیارد مسافر در سال 2019، شلوغ ترین مسیر جهان است. این شبکه شامل راه آهن پرسرعت پکن-گوانگژو، طولانی ترین خط HSR در جهان و پکن است. -راه‌آهن پرسرعت شانگهای که دارای سه پل طولانی‌ترین راه‌آهن در جهان است. قطار Maglev شانگهای، که به 431 کیلومتر در ساعت (268 مایل در ساعت) می رسد، سریع ترین قطار تجاری در جهان است.

از سال 2000، رشد سیستم های حمل و نقل سریع در شهرهای چین سرعت گرفته است. از ژانویه 2021، 44 شهر چین دارای سیستم حمل و نقل انبوه شهری هستندو 39 شهر دیگر دارای سیستم های مترو هستند. از سال 2020، چین دارای پنج مترو طولانی ترین سیستم در جهان است که شبکه های شانگهای، پکن، گوانگژو، چنگدو و شنژن بزرگترین آنها هستند.

در سال 2021 تقریباً 241 فرودگاه وجود داشت.

چین بیش از 2000 رودخانه و بندر دریایی دارد که حدود 130 تای آنها برای کشتیرانی خارجی باز است. در سال 2021، بنادر شانگهای، نینگبو-ژوشان، شنژن، گوانگژو، چینگدائو، تیانجین و هنگ کنگ در رده بندی 10 بندر برتر جهان در ترافیک کانتینری و تناژ بار قرار گرفتند.

زبان ها                                                

در چین 292 زبان زنده وجود دارد. زبان‌هایی که بیشتر صحبت می‌شوند متعلق به شاخه سینیتی از خانواده زبان‌های چینی-تبتی هستند که شامل ماندارین (با 80٪ از جمعیت صحبت می‌شود)، و دیگر انواع زبان چینی: یو (شامل کانتونی و تایشانی) است. )، وو (شامل شانگهای و سوژون)، مین (شامل فوژون، هوکین و تئوچو)، شیانگ، گان و هاکا. زبان‌های شاخه تبت-برمن، از جمله تبتی، کیانگ، ناکسی و یی، در سراسر فلات تبت و یوننان-گوئیژو صحبت می‌شوند. سایر زبان های اقلیت قومی در جنوب غربی چین عبارتند از: ژوانگ، تایلندی، دونگ و سوئی از خانواده تای کادایی، میائو و یائو از خانواده همونگ-مین و وا از خانواده استرالیایی. در سراسر شمال شرقی و شمال غربی چین، گروه های قومی محلی به زبان های آلتایی از جمله مانچو، مغولی و چندین زبان ترکی صحبت می کنند: اویغوری، قزاق، قرقیز، سالار و یوغور غربی. زبان کره ای به طور بومی در امتداد مرز با کره شمالی صحبت می شود. ساریکولی، زبان تاجیک ها در غرب سین کیانگ، یک زبان هند و اروپایی است. مردم بومی تایوانی، از جمله جمعیت کمی در سرزمین اصلی، به زبان‌های استرالیایی صحبت می‌کنند.

ماندارین استاندارد، گونه ای از ماندارین بر اساس گویش پکن، زبان رسمی ملی چین است و به عنوان زبانی در این کشور بین افراد با پیشینه های زبانی مختلف استفاده می شود. زبان‌های مغولی، اویغوری، تبتی، ژوانگ و زبان‌های مختلف دیگر نیز به صورت منطقه‌ای در سراسر کشور به رسمیت شناخته می‌شوند.


تحصیلات

از سال 1986، آموزش اجباری در چین شامل مدارس ابتدایی و متوسطه اول است که با هم به مدت 9 سال ادامه دارند. در سال 2021، حدود 91.4 درصد از دانش‌آموزان تحصیلات خود را در یک دبیرستان سه‌ساله ادامه دادند. گائوکائو، آزمون ورودی دانشگاه ملی چین، پیش نیاز ورود به اکثر موسسات آموزش عالی است. تا سال 2020، 58.42 درصد از فارغ التحصیلان دبیرستان در آموزش عالی ثبت نام کردند. آموزش حرفه ای برای دانش آموزان در سطح متوسطه و عالی در دسترس است. سالانه بیش از 10 میلیون دانش‌آموز چینی از کالج‌های حرفه‌ای در سراسر کشور فارغ‌التحصیل می‌شوند.

چین دارای بزرگترین سیستم آموزشی در جهان است، با حدود 282 میلیون دانش آموز و 17.32 میلیون معلم تمام وقت در بیش از 530000 مدرسه. سرمایه گذاری سالانه آموزش از کمتر از 50 میلیارد دلار در سال 2003 به بیش از 817 میلیارد دلار در سال 2020 رسید. با این حال، نابرابری در هزینه های آموزشی وجود دارد. در سال 2010، هزینه تحصیلی سالانه برای هر دانش‌آموز دبیرستانی در پکن به 20023 ین رسید، در حالی که در گوئیژو، یکی از فقیرترین استان‌های چین، تنها 3204 ین بود. آموزش اجباری رایگان در چین شامل مدارس ابتدایی و متوسطه اول بین سنین 6 تا 15 سال است. در سال 2021، نسبت ثبت نام فارغ التحصیلان در سطح آموزش اجباری به 95.4 درصد رسید و حدود 91.4 درصد چینی ها تحصیلات متوسطه را دریافت کرده اند.

نرخ باسوادی چین به طور چشمگیری افزایش یافته است، از تنها 20٪ در سال 1949 و 65.5٪ در سال 1979. به 97 درصد از جمعیت بالای 15 سال در سال 2020.در همان سال، پکن، شانگهای، جیانگ سو و ژجیانگ، در میان مرفه ترین مناطق چین، در رتبه بندی برنامه ارزیابی بین المللی دانش آموزان برای هر سه دسته ریاضی، علوم و خواندن، بالاترین رتبه را در جهان کسب کردند.

از سال 2021، چین بیش از 3000 دانشگاه دارد، با بیش از 44.3 میلیون دانشجو در سرزمین اصلی چین و 240 میلیون شهروند چینی تحصیلات عالی دریافت کرده اند، که چین را به بزرگترین سیستم آموزش عالی در جهان تبدیل کرده است. از سال 2021، چین دومین دانشگاه برتر جهان (بالاترین در منطقه آسیا و اقیانوسیه) در جهان بود. در حال حاضر، چین از نظر نمایندگی در فهرست 200 دانشگاه برتر بر اساس رتبه بندی علمی دانشگاه های جهان (ARWU) تنها از ایالات متحده عقب است. چین دارای دو دانشگاه با بالاترین رتبه (دانشگاه تسینگ‌هوا و دانشگاه پکن) در آسیا و اقتصادهای نوظهور بر اساس رتبه‌بندی دانشگاه‌های جهانی آموزش عالی تایمز است.از سال 2022، دو دانشگاه در سرزمین اصلی چین در رتبه 15 برتر جهان قرار گرفتند، با دانشگاه پکن (12th) و دانشگاه (14th) Tsinghua و سه دانشگاه دیگر در 50 دانشگاه برتر جهان، یعنی فودان، ژجیانگ و شانگهای جیائو تونگ در رتبه بندی قرار گرفتند. رتبه بندی دانشگاه های جهانی QS این دانشگاه ها اعضای لیگ C9) لیگ C9 اتحادی متشکل از 9 دانشگاه در چین است که توسط دولت مرکزی چین برای ارتقای توسعه و شهرت آموزش عالی در چین در سال 2009 آغاز شد. در مجموع، دانشگاه‌های لیگ C9 3 درصد از محققان این کشور را تشکیل می‌دهند.

گردشگری

چین در سال 2019، 65.7 میلیون بازدیدکننده بین‌المللی ورودی دریافت کرد، و در سال 2018 چهارمین کشور پربازدید در جهان بود. همچنین حجم عظیمی از گردشگری داخلی را تجربه می کند. گردشگران چینی در سال 2019 حدود 6 میلیارد سفر به داخل کشور انجام دادند.چین میزبان دومین مکان بزرگ میراث جهانی جهان (56) پس از ایتالیا است و یکی از محبوب ترین مقاصد گردشگری در جهان (اول در آسیا و اقیانوسیه) است.

غذا

غذاهای چینی بسیار متنوع است و برگرفته از چندین هزاره تاریخ آشپزی و تنوع جغرافیایی است که در آن تأثیرگذارترین آنها به عنوان "هشت غذای اصلی" شناخته می شود، از جمله غذاهای سیچوان، کانتونی، جیانگ سو، شاندونگ، فوجیان، هونان، آنهویی و ژجیانگ. غذاهای چینی همچنین به دلیل گستردگی روش‌ها و مواد تشکیل دهنده پخت و پز،و همچنین غذا درمانی که توسط طب سنتی چینی تاکید شده است، شناخته شده است. به طور کلی، غذای اصلی چین برنج در جنوب، گندم است -نان و رشته فرنگی بر پایه شمال. رژیم غذایی مردم عادی در دوران ماقبل مدرن عمدتاً غلات و سبزیجات ساده بود و گوشت برای مناسبت های خاص در نظر گرفته می شد. محصولات لوبیا، مانند توفو و شیر سویا، به عنوان یک منبع محبوب پروتئین باقی می مانند. گوشت خوک در حال حاضر محبوب ترین گوشت در چین است که حدود سه چهارم کل مصرف گوشت این کشور را تشکیل می دهد. در حالی که گوشت خوک بر بازار گوشت غالب است، غذاهای بودایی گیاهی و غذاهای اسلامی چینی بدون گوشت خوک نیز وجود دارد. غذاهای جنوبی، به دلیل نزدیکی منطقه به اقیانوس و آب و هوای معتدل تر، دارای تنوع گسترده ای از غذاهای دریایی و سبزیجات است. از بسیاری جهات با رژیم غذایی مبتنی بر گندم در سراسر چین خشک شمالی متفاوت است. شاخه های متعددی از غذاهای چینی، مانند غذاهای هنگ کنگ و غذاهای چینی آمریکایی، در کشورهایی که میزبان مهاجران چینی هستند، پدید آمده است.

معماری

بسیاری از استادان و شاهکارهای معماری در چین باستان ظهور کردند و کاخ‌ها، مقبره‌ها، معابد، باغ‌ها، خانه‌ها و غیره بسیاری ایجاد کردند. معماری چین به قدمت تمدن چین است. اولین جوامعی که از نظر فرهنگی به عنوان چینی شناخته می شوند، عمدتاً در حوضه رودخانه زرد مستقر شدند. معماری چینی تجسم یک سبک معماری است که در طی هزاران سال در چین توسعه یافته است و منبع تأثیرگذاری همیشگی بر توسعه معماری آسیای شرقی باقی مانده است. از زمان ظهور آن در اوایل دوران باستان، اصول ساختاری معماری آن تا حد زیادی بدون تغییر باقی مانده است. تغییرات اصلی شامل جزئیات تزئینی متنوعی بود. با شروع از سلسله تانگ، معماری چینی تأثیر عمده ای بر سبک های معماری کشورهای همسایه آسیای شرقی مانند ژاپن، کره و مغولستان داشته است. و تأثیرات جزئی بر معماری جنوب شرقی و جنوب آسیا از جمله کشورهای مالزی، سنگاپور، اندونزی، سریلانکا، تایلند، لائوس، کامبوج، ویتنام و فیلیپین.

معماری چینی با تقارن دو طرفه، استفاده از فضاهای باز محصور، فنگ شویی (به عنوان مثال سلسله مراتب جهت دار)، تاکید افقی، و کنایه از عناصر مختلف کیهانی، اساطیری یا به طور کلی نمادین مشخص می شود. معماری چینی به طور سنتی سازه‌ها را بر اساس نوع طبقه‌بندی می‌کند، از بتکده تا کاخ.

معماری چینی به طور گسترده ای بر اساس وضعیت یا وابستگی متفاوت است، مانند اینکه آیا این سازه ها برای امپراتورها، مردم عادی یا برای اهداف مذهبی ساخته شده اند. تغییرات دیگر در معماری چینی در سبک‌های بومی مرتبط با مناطق جغرافیایی مختلف و میراث‌های قومی مختلف، مانند خانه‌های رکاب در جنوب، ساختمان‌های یائودونگ در شمال غربی، ساختمان‌های یورت مردم عشایر، و ساختمان‌های سیهیوان در شمال نشان داده شده است.

ورزش

چین یکی از قدیمی ترین فرهنگ های ورزشی در جهان را دارد. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تیراندازی با کمان (shèjiàn) در زمان سلسله ژو غربی انجام می شد. شمشیربازی (jiànshù) و کوجو، ورزشی که ارتباط ضعیفی با فوتبال انجمنی دارد به دوران سلسله های اولیه چین نیز بازمی گردد.

Go یک بازی تخته استراتژی انتزاعی برای دو بازیکن است که هدف آن احاطه کردن قلمروی بیشتر از حریف است و بیش از 2500 سال پیش در چین اختراع شد.

آمادگی جسمانی به طور گسترده در فرهنگ چینی تاکید شده است، با تمرینات صبحگاهی مانند چیگونگ و تای چی به طور گسترده انجام می شود، و باشگاه های ورزشی تجاری و باشگاه های تناسب اندام خصوصی در سراسر کشور محبوبیت پیدا می کنند. بسکتبال در حال حاضر محبوب ترین ورزش تماشاچی در چین است. انجمن بسکتبال چین و انجمن ملی بسکتبال آمریکا نیز طرفداران ملی زیادی در میان مردم چین دارند، بازیکنان چینی بومی و مقیم NBA و نام‌های معروف ملی مانند یائو مینگ و یی جیانلیان که از احترام بالایی برخوردار هستند. در میان طرفداران بسکتبال چینی.لیگ حرفه ای فوتبال چین، که اکنون به عنوان سوپر لیگ چین شناخته می شود، در سال 1994 تاسیس شد، این بزرگترین بازار فوتبال در شرق آسیا است. از دیگر ورزش های محبوب در این کشور می توان به ورزش های رزمی، تنیس روی میز، بدمینتون، شنا و اسنوکر اشاره کرد. بازی‌های رومیزی مانند go (معروف به wéiqí در چینی)، xiangqi، فال ماهجونگ، و اخیراً شطرنج نیز در سطح حرفه‌ای بازی می‌شوند.علاوه بر این، چین خانه تعداد زیادی از دوچرخه‌سواران است، با حدود 470 میلیون دوچرخه تا سال 2012. بسیاری از ورزش های سنتی تر، مانند مسابقه قایق اژدها، کشتی به سبک مغولی و اسب دوانی نیز محبوب هستند.

چین از سال 1932 در بازی های المپیک شرکت کرده است، اگرچه از سال 1952 فقط به عنوان جمهوری خلق چین شرکت کرده است. چین میزبان بازی های المپیک تابستانی 2008 در پکن بود، جایی که ورزشکاران این کشور 48 مدال طلا دریافت کردند که بیشترین تعداد مدال طلا در بین کشورهای شرکت کننده در آن سال بود. چین همچنین در پارالمپیک تابستانی 2012 با 231 مدال، از جمله 95 مدال طلا، بیشترین مدال را در بین هر کشوری به دست آورد. در سال 2011، شنژن در گوانگدونگ چین میزبان یونیورسیاد تابستانی 2011 بود. چین میزبان بازی‌های آسیای شرقی ۲۰۱۳ در تیانجین و بازی‌های المپیک تابستانی جوانان ۲۰۱۴ در نانجینگ بود. اولین کشوری که هم المپیک معمولی و هم المپیک جوانان را میزبانی کرد. پکن و شهر مجاور آن، Zhangjiakou در استان هبی، میزبانی مشترک بازی‌های المپیک زمستانی 2022 را بر عهده داشتند و با برگزاری هر دو بازی‌های المپیک تابستانی و المپیک زمستانی، پکن را به اولین شهر المپیک دوگانه در جهان تبدیل کردند.                                                          


منو
بستن

برای نصب وب-اپلیکیشن بر روی دستگاه، به ترتیب زیر عمل کنید :

سیستم عامل Android


سیستم عامل iOS